من را در شبكه هاي اجتماعي دنبال كنيد

اعترافات یک مرد چرا در حالی که دوست داریم ترک می کنیم
مغز پستانک عجیب است. او با منطق خاص خود کار می کند ، چیزهایی را ترجیح می دهد که باعث شود قوی به نظر برسد و به دنبال تأیید باشد. اینها فقط با یک کلمه تغییر می کنند: عشق.
من در یک روز خوب و آفتابی ، در آنتیگوا و دوردست دورافتاده ، جایی که از چای خود لذت می بردم ، متوجه این پدیده شدم. این برای من عجیب شد. فهمیدم این پدیده عجیب است که هر مردی که می شناختم با زنی که دوستش دارد نیست. دیوانه شدم. به آینه نگاه کردم. من با زنی که دوستش داشتم نبودم!

چرا؟ چه نفرین سلتی بر ما بود؟ و در پایان این یک نفرین سلتی نیست. بعد از 5 ماهگی متوجه شدم ...
داستان امروز را با کدام زنی که دوستش داریم شروع می کنم. معمولاً نامناسب ترین. این یک هدیه از نوع من است. در 1 میلیون زن ما یک مورد را پیدا می کنیم که به دلایل υ ، φ ، χ ، ψ ، ω در دسترس نیست. اما این نیز خاص ترین خواهد بود. و ما در گزینه دوم همان را انتخاب می کردیم. هم در سوم و هم در چهارم. یکی است. و ما آن را کشف می کنیم.
چگونه تعجب خواهید کرد؟ این تنها کسی خواهد بود که بدون سرخ شدن مانند خشخاش قادر به نگاه کردن به چشمان او نخواهیم بود (شما شبیه آن هستید). هرگونه خال کوبی ، بازو ، ریش و فتوحات در صورت داشتن او متفاوت است. و اگر نظر من را می خواهید ، برای اینکه عاشق کسی شوید ، نیازی نیست که با او رابطه جنسی برقرار کنید و یا حتی رابطه برقرار کنید. هوای شخص دیگر برای گرفتن شما کافی است. لبخند او ، امنیت او هنگامی که آنها در کنار هم هستند. و من عاشق چنین زن (من هستم). و دوست پسرم و کیوسک. و کیوسک پدربزرگش. همه مردها!
در یک دنیای عادلانه ، همه ما با فردی که دوستش داریم خواهیم بود. اما جهان منصفانه نیست. اما مواقعی وجود دارد که شخص باید تصمیم بگیرد.

و ما زنی را که دوست داریم ترک می کنیم. نه به این دلیل که چیز دیگری پیدا کردیم ، نه به خاطر اینکه جلوی ما را گرفت ، نه به خاطر اینکه حوصله آن را گرفتیم. هر کس عاشق دعوا باشد. او برای حفظ مردی که دوستش دارد تلاش می کند. اما ما در حال ترک هستیم.

مطمئناً شما زنان خواهید گفت "چرا دیوانه هستید؟" بله ما هستیم و حالا من به شما می گویم که چرا "کلیک" خود را برای یافتن ...
تصمیم به روشنی ماست. آن را خودخواهی می نامند. ترس نامیده می شود. آن را قلب می نامند. و وقتی آسیب پذیر می شویم ، آنرا درک می کنیم. ما آن را دوست نداریم از آنجا که ما می دانیم که دفاع ما سقوط کرده است و وقتی دفاع مردانه سقوط می کند ، آسیب پذیرتر از المپیکوس امسال است (رئیس جمهور ، بازیکنان خود را بدست آورید). و ما بسیار می ترسیم.
ما می ترسیم که شما گم شوید و به ما آسیب برساند. و بعد محو خواهید شد. از آنجا که ما شما آنقدر زیاد داریم که حتی اگر یک قدم در چشمان ما بروید ، دنیای ما از هم پاشیده می شود. جهانی که ما ایجاد کردیم تا در آن باشیم. به دور از گذشته هر دو ، بدون غم و اندوه ، نگرانی و گرفتاری. فقط برای شما

و ما نمی خواهیم این جهان از هم پاشیده شود. نه ، ما نمی خواهیم راه دیگری را طی کنیم زیرا ما دوست داشتنی شما را متوقف کردیم. ما دلیل دقیقاً برعکس می گذاریم: زیرا شما را دوست داریم.
من او را ترک کردم چون مهم نیست چقدر او را دوست داشته باشم ، نمی توانستم او را داشته باشم. اما دنیایی که او ساخته بود وجود دارد. دوست پسرم چون می ترسید روزی او را آزار دهد. دیگری به دلیل اینکه او را با دیگری گرفتار کرد ، اما او موجود نیست.

آنچه من می خواهم در 559 کلمه متن به شما بگویم این است که ما حتی وقتی می رویم شما را دوست داریم. قلب فراموش نمی کند. و اگر ما ترک کنیم ، این برای شما خوب است. و شما خواهید بود زیرا می دانیم که آیا لیاقت داشتن در کنار کسی را داریم یا نه. گذشته از همه ، در زندگی ، بعد از هر چیز ، هر یک از ما آنچه را که شایسته ماست ، می گیرد؟
در مورد دنیایی که هرکدام از ما ساخته ایم چیست؟ بیایید بگوییم که در آنجا قفل می شویم تا زنی را که دوست داشتیم به خاطر بسپاریم. و بیایید بریم ...
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.